فهرست مطالب

جامعه شناسی سیاسی انقلاب اسلامی - سال پنجم شماره 1 (پیاپی 17، بهار 1403)

نشریه جامعه شناسی سیاسی انقلاب اسلامی
سال پنجم شماره 1 (پیاپی 17، بهار 1403)

  • تاریخ انتشار: 1403/03/01
  • تعداد عناوین: 15
|
  • سید حسین افتخار افضلی*، ابراهیم کلانتری صفحات 7-30
    بهره گیری از مزایا و ثمرات سرمایه اجتماعی به منظور دستیابی به اهداف والای نظام سیاسی، در صورتی در سطح جامعه رخ می دهد که بتوان از تاثیر هنجارها و شبکه های تسهیل کننده آن اطلاع پیدا کرد. قانون مداری به عنوان امری که همواره از ضروریات زندگی اجتماعی بشر بوده است از جمله هنجارهایی است که نقشی مهم در تحکیم ساختارهای گروه و افزایش سرمایه اجتماعی دارد. بدین منظور پژوهش حاضر به دنبال واکاوی و کشف شبکه مضامین اصلی و مرکزی «قانون مداری»، از طریق الگوی تحلیل مضمون، در منظومه فکری حضرت آیت الله خامنه ای می باشد. در این پژوهش، ضمن تبیین روش تحلیل مضمون و با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه مضامین، بعد از مطالعه، تجزیه و بازآرایی دقیق 950 داده متن اصلی، نهایتا تعداد 6 مضمون مرکزی و فراگیر «قانون مداری» به عنوان مولفه افزایش سرمایه اجتماعی، در منظومه فکری مقام معظم رهبری، تشریح و مورد تحلیل قرار گرفت. در انتها نیز سه راهکار برای تقویت سرمایه اجتماعی در این زمینه پیشنهاد گردید. نخست: همه افراد جامعه به ویژه کارگزاران و نخبگان نسبت به پایبندی به قانون کاملا متعهد باشند. دوم: قوه مقننه با یک عزم جدی به دنبال تنقیح و اصلاح قوانین زائد، ناقص، متضاد و مبهم باشد. سوم: نظارت بر اجرای درست و صحیح و به موقع قانون نیز یکی دیگر از وظایف روشن و غیرقابل چشم پوشی از سوی مراکز مربوطه می باشد، که می تواند تا حد بسیاری در بهبود اعتماد و ارتقای سرمایه اجتماعی موثر باشد.
    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، قانون مداری، تحلیل مضمون، منظومه فکری آیت الله خامنه ای
  • مهدی عراقی، احمد نقیب زاده*، مسعود مطلبی صفحات 31-49
    در دهه های اخیر و متعاقب عدم موفقیت نظریات ناظر بر دولت، از سوی نهادهای بین المللی نظیر کمیسیون حقوق بشر و بانک جهانی، حکمرانی خوب به عنوان یکی از نظریه ها و الگوهای غالب در عرصه اداره و راهبری جوامع مدرن مطرح و در دستورکار اندیشمندان و نهادهای توسعه و همچنین دولت ها و جوامع جهانی قرارگرفته است. دراین راستا نوشتار توصیفی تحلیلی حاضر با هدف تبیین و شناخت چالش ها فرهنگی حوزه نخبگی در فرایند تحقق حکمرانی خوب در جمهوری اسلامی ایران به رشته تحریر درآمده است. فرضیه تحقیق حاضر در پاسخ به چیستی چالش های فرهنگی حوزه نخبگی در تحقق حکمرانی خوب، بر مولفه های فرهنگی همچون فردگرایی منفی، پنهان کاری و عدم شفافیت، اختلاف و تفرقه تاکید دارد. یافته ها نشان می دهد که رابطه متقابلی بین عدم تحقق حکمرانی خوب و موانع فرهنگی همچون فردگرایی منفی، پنهان کاری و عدم شفافیت، اختلاف و تفرقه در حوزه نخبگی وجود دارد. به علاوه این نوشتار نشان می دهد که چالش ها و موانع حکمرانی خوب به شکل یک سیکل معیوب در طول سال های متمادی، یکدیگر را بازتولید کرده اند و این سیکل معیوب خود بزرگترین مانع پیش روی حکمرانی خوب در ایران بوده است. فرهنگ سیاسی تعاملی با مفاهیمی مانند گفتمان دموکراتیک، انعطاف پذیری سیاسی، قانون گرایی، آموزش سیاسی، رقابت مسالمت آمیز و اخلاق گرایی از جمله عوامل سازنده فرهنگی هستند که می تواند به ارتقاء آن در چارچوب تحقق حکمرانی خوب در جمهوری اسلامی ایران کمک نماید.
    کلیدواژگان: نخبگان فکری، نخبگان ابزاری، حکمرانی خوب، موانع فرهنگی
  • اسماعیل کلانتری* صفحات 51-81
    تحلیل اغتشاشات پاییز 1401 در جمهوری اسلامی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب توسط دشمنان انقلاب اسلامی طراحی شده بود، از زوایای مختلفی قابل انجام است. هدف این پژوهش شناسایی و تبیین گفتمان های مختلف برای تحلیل این اغتشاشات است. بدین منظور از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف، به عنوان یک روش پژوهش کیفی، استفاده شده است. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق با 19 نفر از اساتید انقلاب اسلامی که در بهمن 1401 در نشست انجمن علمی انقلاب اسلامی در شیراز گرد هم آمده بودند، طی 30 ساعت مصاحبه و حدود 400 صفحه یادداشت، انجام شده است. پس از کدگذاری مصاحبه ها؛ یافته های پژوهش نشان می دهد تحلیل اغتشاشات پاییز 1401 در چهار گفتمان که در رابطه تکمیل کنندگی نسبت به یکدیگر قرار دارند، می گنجد: نخست، «گفتمان سیاسی- امنیتی» حول دال مرکزی «مواجهه تمدنی اسلام و غرب»؛ دوم، «گفتمان نظام حکمرانی» حول دال مرکزی «کژکارکردهای حکمرانی»؛ سوم، «گفتمان تربیتی» حول دال مرکزی «ضعف رویکرد الهی در نظام تربیت رسمی و غیررسمی»؛ و چهارم، «گفتمان اجتماعی» حول دال مرکزی «شیوع سبک زندگی غربی» است. توجه عمیق به این نتایج توسط سیاست گذاران و تصمیم سازان حکمرانی، می تواند در کاهش آسیب های این اغتشاشات و تا حدودی پیش گیری از اغتشاشات مشابه، کمک کننده باشد.
    کلیدواژگان: تحلیل گفتمان، جمهوری اسلامی ایران، انقلاب اسلامی، اغتشاشات پاییز 1401، زن زندگی آزادی
  • محمدحسین صفری، حمیدرضا منیری*، سید محسن موسوی صفحات 83-101

    مساله شناخت دقیق شاخص ها و بایسته های «مسجد تراز» در تمدن نوین اسلامی بعنوان اولین بستر خودسازی و جامعه پردازی و نیز نخستین نهاد عینی تمدن اسلامی است که مورد تاکید علمای دین به ویژه امامین انقلاب اسلامی است، ضروری می باشد. به همین منظور مقاله حاضر تلاش دارد شاخص ها و بایسته های «مسجد تراز» در فرایند تحقق تمدن نوین اسلامی از منظر امامین انقلاب اسلامی را شناسایی نماید. در مقام فرضیه و پاسخ به سوال اصلی باید گفت دیدگاه آیت الله خامنه ای با امعان نظر به مبنای تمدنی امام خمینی به عنوان راه حل شکل گیری مسجد تراز در نظر گرفته شده است. یافته ها و نتایج تحقیق مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی حاکی از این استکه ویژگی های مسجد تراز در منظومه فکری مقام معظم رهبری در فرایند تحقق تمدن نوین اسلامی و بر اساس مبنای تمدنی امام خمینی، عبارتند از: 1- ضرورت ایجاد تحول معنوی بوسیله مسجد. 2-ضرورت ایجاد تحول شناختی بوسیله مسجد با داشتن کارکردهای ذیل: الف: مدرسه و محل تعلیم ب: تبلیغ و آگاه سازی افکار عمومی پ: پایگاه مقابله با تهاجم فرهنگی و اعتقادی. 3- ضرورت ایجاد تحول کارکردهای سیاسی -اجتماعی مسجد با داشتن کارکردهای ذیل الف: نظارت بر مساجد از شوءن حکمرانی ب: محل اتخاذ تصمیم های مهم سیاسی پ: محل اطلاع رسانی در ابعاد مختلف ث: محلی برای تجمع جهادگران، مقدمات دفاع و مداوای مجروحان جنگی ح: کانون فعالیت های اجتماعی مانند کمک رسانی، همدلی و مشاوره خ: کانونی برای مقاومت در برابر استبداد و ظلم ستمگران.

    کلیدواژگان: مسجد تراز، امامین انقلاب اسلامی، تمدن نوین اسلامی، تربیت متعالیه
  • روح الله شاکری زواردهی*، کیوان خجسته مهر صفحات 103-132

    مساله هدایت انسان و به سعادت رساندن او از اهداف انبیای الهی بوده است؛ برهمین اساس دعوت به توحید، نبوت و معرفی پیامبربعدی در ادیان الهی و امامت در دین اسلام، معاد، تبشیرها وانذارهای آنان برای تحقق این هدف و آرمان بزرگ بوده است.از آنجا که خداوند سبحان مالک حقیقی عالم است و برهمه چیز و همه کس ولایت دارد، انسان کامل را برای هدایت بشر به سعادت و کمال فرستاد و او را ولی خویش در زمین قرار داد و این مسیر درتمام ادیان جاری و ساری بوده تا به دین مبین اسلام رسید و با ختم نبوت،امامت ادامه دهنده هدف انبیاء برای سعادت انسان شد، و عقل حکم می کند که جانشین سفیران الهی شبیه ترین افراد به آنان باشند که براساس دیدگاه شیعه،امامان دوازده گانه و در عصر غیبت فقیه جامع الشرایط، براساس عقل و متون دینی برای جانشینی منصوب شده اند. در مقابل دیدگاه اهل سنت است که قائل به نظریه انتخاب شدند که قائل به شورا برای انتخاب شدند.آقای شمس الدین از کسانی است که این نظر را پذیرفته و برای اثبات آن به آیات شورا استنادکرده که تحقیق حاضر با شیوه تحلیلی و توصیقی، و با تاکید بر اندیشه های امام خمینی (ره) دلالت ادله ایشان را بررسی کرده و ولایت فقیه در عصر غیبت با استفاده از نظرات امام خمینی (ره) ثابت کرده که ایشان نیز نظریه شورا را رد کرده و درعین حال در حکومت اسلامی نقش مردم را نادیده نگرفته بلکه مردم را درحکومت اسلامی دارای نقش و جایگاه ویژه ای در تحقق حکومت می-داند.

    کلیدواژگان: ولایت فقیه، شورا، حکومت اسلامی، دموکراسی، شمس الدین، امام خمینی
  • بهرنگ طاهری، محمد توحیدفام*، سید مصطفی ابطحی صفحات 133-158
    عدالت اجتماعی مطالبه ای دیرین در تاریخ معاصر ایران بوده که از زمان انقلاب مشروطه و ذیل گفتمان چپ وارد فرهنگ سیاسی ایران شد. در دوره پهلوی دوم، عدالت خواهی با روندهای سیاسی به شدت درهم آمیخت و پیوندهای عمیقی با مسئله مشروعیت سیاسی یافت. این امر منجر به مشروعیت زدایی از رژیم مستقر با رویکرد عدالت خواهانه و بهره گیری از سیاست عدالت به مثابه یک منبع جامعه شناختی مشروعیت در نظام جایگزین گردید. در مقاله پیش رو، روند تاریخی مذکور با رویکرد جامعه شناختی و به روش توصیفی تحلیلی مورد واکاوی قرار می گیرد. مقاله در صدد پاسخ به این پرسش است که سیاست عدالت توزیعی و جهت گیری شده به سمت فرودستان چگونه به یکی از مهمترین منابع مشروعیت در نظام جمهوری اسلامی تبدیل شد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که سیاست مذکور برساخته انحصاری جمهوری اسلامی نیست، بلکه محصول یک روند تاریخی است که غالب نیروهای سیاسی ایران معاصر در ایجاد آن نقش داشته اند. جمهوری اسلامی ایران بواسطه پایگاه گسترده خود از زمان تاسیس در میان اقشار آسیب پذیر، امکان بهره گیری مطلوب از این منبع مشروعیت بخش را داشته است. واکاوی پیوند مشروعیت سیاسی و عدالت اجتماعی به مثابه یک امر تاریخی، از دوران پیش تا پس از انقلاب، هدف اساسی پژوهش حاضر است.
    کلیدواژگان: مشروعیت سیاسی، مشروعیت یابی، عدالت، عدالت اجتماعی، جمهوری اسلامی ایران
  • سید جواد حسینی*، علیرضا محمدی صفحات 159-184

    تاب آوری اجتماعی که به ظرفیت و توان افراد اجتماع، گروه های اجتماعی و جوامع در رویارویی و پیکار با شدائد و امکان برون رفت از مضایق اطلاق می گردد؛ با دیگر مفاهیم اجتماعی ارتباط یافته و ضمن اثرپذیری از آن ها و بر آن ها اثرگذار نیز می باشد. تحقیق حاضر با طرح این پرسش که «کاهش تاب آوری اجتماعی چه نقشی در بروز ناآرامی های پاییز 1401 در جمهوری اسلامی ایران داشته است؟»، به کاوش در دستیابی به نقش کاهش تاب آوری اجتماعی در شکل گیری و بروز ناآرامی های پاییز 1401 در جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. این پژوهش با بهره برداری از روش اسنادی به گردآوری داده های مرتبط پرداخته و با اتخاذ روش مطالعه موردی و در چارچوب تحلیل روندی به تحلیل داده های جمع آوری شده مبادرت ورزیده است. از آن رو که هدف تحقیق حاضر بررسی نقش تاب آوری اجتماعی در شکل گیری ناآرامی های اجتماعی پاییز 1401 در جمهوری اسلامی ایران است؛ اثر منفی مولفه های تاب آوری اجتماعی؛ هم چون سرمایه ی اجتماعی، مشارکت سیاسی، اعتماد عمومی، فشار تحریم های سیاسی و اقتصادی تحمیلی، بر سطح کیفی تاب آوری اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. نقصان مولفه های مذکور، از یک سو سطح کیفی تاب آوری اجتماعی را با کاهش مواجه ساخته و زمینه ساز خلق پاره ای از علل بروز ناآرامی های اجتماعی پاییز 1401 در جمهوری اسلامی گردیده است. از دیگر سو، مولفه های مذکور به همراهی روند کاهش تاب آوری اجتماعی پرداخته و به برآیند منفی تجمیع کاهش تاب آوری اجتماعی و نقصان مولفه های مطروحه یاری رسانیده است. از این روی انباشت تقلیل سطح کیفی کاهش تاب آوری اجتماعی و نقصان مولفه های تاب آوری اجتماعی نیز به آفرینش ناآرامی های اجتماعی یاری رسانیده است.

    کلیدواژگان: تاب آوری، تاب آوری اجتماعی، ناآرامی اجتماعی، ایران
  • حمیدرضا مشهدی عباسی، احمد بخشایش اردستانی*، حسین ابوالفضلی کریزی صفحات 185-207

    این پژوهش با هدف شناخت و تعیین مولفه‏های مدل آموزش اخلاق حرفه ای و ارائه‏ی الگوی عملی جهت آموزش به نمایندگان مجلس شورای اسلامی، به روش ترکیبی (روش آمیخته) از نوع اکتشافی (کیفی-کمی) به انجام رسیده و با استفاده از نظرات و دیدگاه‏های 21 تن از نمایندگان دوره‏های مختلف مجلس شورای اسلامی و صاحب‏نظران و متخصصان در زمینه طراحی مدل آموزش اخلاق حرفه‏ای، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته، اقدام به کشف و دسته بندی 90 مولفه‏ی اخلاق حرفه‏ای نمایندگی مجلس شورای اسلامی در 10 بعد با استفاده از نرم افزار مکس کیودی کرده و در نهایت، ضمن نظرسنجی از تعداد 165 تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در قالب پرسشنامه در جهت تایید مولفه ها و ابعاد به‏دست آمده، مدلی به منظور آموزش این مولفه‏ها به نمایندگان مجلس طراحی گردید. بعد از طراحی مدل به اعتبارسنجی مدل پرداخته و با نرم افزار pls به بررسی معادله ساختاری پژوهش پرداخته شد و نتایج نشان داد که همه ی معیار های ارزیابی مدل اندازه گیری و ساختاری در سطح بسیار مطلوبی قرار دارند و لذا مدل اخلاق حرفه ای نمایندگان مجلس مورد تایید می باشند

    کلیدواژگان: اخلاق حرفه‏ای، نماینده‏ی مجلس، مجلس شورای اسلامی، طراحی مدل، اعتبارسنجی
  • سید علی محمد موسوی* صفحات 209-228
    فتنه پاییز سال گذشته (1401) سبب گردید تا بسیاری از تحلیل گران مسائل سیاسی و جامعه شناسی، این پرسش را مطرح کنند که چرا و تا کجا جمهوری اسلامی ایران، حاضر است برای حجاب بانوان در جامعه، هزینه بدهد؟ در این میان برخی افراد با نگاهی تک بعدی، این مطلب را صرفا ایدئولوژیک دانسته و برخی دیگر آن را سیاست حاکمیت برای حفظ طرفدارانش، عنوان کردند. هدف پژوهش حاضر، بررسی علل و عوامل اصلی اهمیت و ضرورت این امر در نظام جمهوری اسلامی است. سوال اصلی این است که چرا نظام جمهوری اسلامی، با وجود مشکلات متعدد داخلی و خارجی، بر رعایت یک واجب اجتماعی، تا این حد اصرار دارد؟ این تحقیق با روش تحلیلی - توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بررسی این مساله می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که اهمیت فراوان حجاب نزد امامین انقلاب به عنوان ترسیم کنندگان سیاست های کلی نظام که آن نیز بر اساس ملاحظه ی مصالح و مفاسد این امر در نزد ایشان است، مهمترین دلیل این امر است. جامعه شناسان و عقلای جامعه نیز دلایلی مانند وجهه ی فرهنگی و هویتی پوشش، اختلال نظام و مقدم بودن حقوق اجتماعی بر فردی را در باب ضرورت پوشش، مطرح کرده اند که موید نگاه امام و رهبری به مساله ی پوشش بانوان است. همچنین بر خلاف تبلیغات دشمنان، حجاب مانع فعالیت زنان در عرصه اجتماع نیست و بهترین گواه بر این امر، حضور فعال زنان با پوشش اسلامی در عرصه های مختلف جامعه مانند معلمی، استادی، پزشکی و... ، به خصوص پس از انقلاب اسلامی ایران است.
    کلیدواژگان: جمهوری اسلامی، پوشش، بانوان، حجاب، مصالح
  • محمد آقایی*، عباس کشاورز شکری، زهرا حیدری صفحات 229-254

    طی سال های 1332 تا 1357 محمدرضا پهلوی از شیوه حفظ ثبات سیاسی از طریق زور و سرکوب استفاده کرد. رژیم وی هم مانند پدرش، سرانجام متکی به درآمد های نفتی و ارتش شد؛ حتی در جایگاه وابستگی شدیدتری به آمریکا قرار داشت. بر این اساس در این مقاله، خشونت رژیم پهلوی در سه بعد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی بررسی شده است و ابزارهای خشونت نیز به دودسته اطلاعاتی - امنیتی و نظامی تقسیم شده است، با رویکرد توصیفی و تحلیلی: در پی پاسخ این پرسش هستیم که قدرت سرکوب و خشونت در رژیم پهلوی به چه شکلی بوده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که فروپاشی رژیم پهلوی دوم، با میزان و ابعاد به کارگیری ابزار قدرت سرکوب و خشونت این رژیم در ارتباط است. این نوشتار بنا روش کیفی مبتنی بر تحلیل اسنادی و ابزار آن داده های تاریخی، به ویژه متن خوانی و فیش برداری است که با استفاده از نرم افزار ویزیو انجام گرفته است. تنظیم شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رژیم پهلوی دوم، همچون پهلوی اول برای حفظ قدرت و منافع شخصی خود، به سرکوب و خشونت متوسل شد؛ در همه ابعاد خشونت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی از طریق دستگاه ارتش و ساواک و کمیته مشترک ضدخرابکاری به اجرای این برنامه ها در جهت منافع خود استفاده کرد؛ در نتیجه برخلاف برخی از نظریه های غربی به ویژه نظریه ماکیاولی که استفاده از هر نوع ابزار زور و خشونت را در راستای حفظ و تداوم قدرت حاکم لازم می دانند؛ بکارگیری عوامل مختلف سرکوب و خشونت، باعث فروپاشی رژیم پهلوی دوم و پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال 1357 شد.

    کلیدواژگان: خشونت دولتی، رژیم پهلوی، سرکوب، قدرت، محمدرضاشاه
  • عباسعلی طالبی*، سید ابوالفضل موسوی زاده، صاحب احمدی صفحات 255-273
    مطالعه آثار و پیامد انقلابات اجتماعی یکی ازحوزه های مناقشه برانگیز جامعه شناسی انقلاب محسوب می شود. وقوع غیر منتظره انقلاب اسلامی نه تنها نظریه پردازان و جامعه شناسان را با شوک مهمی روبرو کرده بلکه با تقویت جبهه های پژوهشی صحت ، اعتبار و قابلیت های تبیین و پیش بینی تئوری های پیشین را در معرض آزمون بزرگ قرارداده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به طرح این سوال پرداخت که وقوع انقلاب اسلامی چه تاثیری بر نظریه های انقلاب داشته است؟در پاسخ این فرضیه مطرح شد که وقوع انقلاب اسلامی ایران نه تنها موجب کشف ناسازگاری های علمی و صحت اعتبار آنها در تئوری های انقلاب شده ، بلکه دگرگونی قابل توجهی در آنها ایجاد کرده و عوامل مذهبی و فرهنگی این اثرگذاری را تقویت کرده است. یافته نشان می دهد اولا ناتوانی تئوری های سه نسل اول در تبیین و چرایی وقوع انقلاب اسلامی نقش زیادی در شکل گیری نسل چهارم تئوری ها توسط گلدستون شده است. ثانیا انقلاب اسلامی تاثیر زیادی در تعدیل و اصلاح اندیشه های اسکاچپل و انتقاد بر اندیشه مدرنیستی و طرح انقلاب پست مدرن از سوی فوکو شده است. انقلاب اسلامی نه تنها نظریه های سنتی انقلاب که معطوف به تبیین علل و عوامل و فرا یند تکامل انقلابها بودند را تحت تاثیر قرار داده، بلکه باعث شکل گیری نظریه هایی که قابلیت تعمیمی بیشتری نسبت به تئوریهای قبلی داشته منجرشده و در نهایت توجه به مولفه های فرهنگی و تاثیر رهبری در بسیج توده ای در تبیین انقلابات شده است.
    کلیدواژگان: انقلاب اسلامی، نظریه ها، عوامل فرهنگی، ایدئولوژی
  • مسعود کاویانی، علی شیرخانی*، مقصود رنجبر صفحات 275-295

    مردم سالاری دینی از مهمترین دغدغه های امروزین جامعه فرهیختگانی است. این نظریه از انقلاب مشروطه در ادبیات سیاسی ایران جلوه گر، و پس از انقلاب اسلامی به عنوان پاسخ به پرسش از مشروعیت این نظام تثبیت شد.(پیشینه). با این حال این نظریه همواره مورد مناقشه بوده است؛ عده ای با تمسک به مولفه های لیبرال دموکراسی، آن را فاقد معیارهای مردم سالار و برخی نیز با توجه به مولفه هایی از قبیل مشارکت، رضایت مردم و تقسیم قوا آن را بهترین الگوی مردم سالاری می دانند (مساله). شهید مطهری از جمله متفکران نوگرا و معرفت اندیشی است که درباره مردم سالاری دینی نظریه پردازی کرده است. از آنجا که وی مهمترین نظریه پرداز انقلاب به شمار می آید، شایسته است نظریه ی این متفکر واکاوی شود.مقاله حاضر با روش تحلیلی انتقادی مبتنی بر هرمنوتیک مولف محور قصدگرای اسکینر در صدد نقد و بررسی این نظریه است (روش)؛ و به طور مشخص در پی آن است که این نظریه مبتنی بر چه اصولی است و چه نقدی برآن وارد است؟ (سوال). این نظریه، مردم سالاری را به مثابه روش قلمداد کرده و با تاکید بر امکان مردم سالاری دینی، شان نظارتی برای ولی فقیه قائل است (فرضیه). یافته ها حاکی از آن است که بر اساس نظریه شهید مطهری دو موضوع آزادی و نقش مردم در حکومت از اهمیت بالایی برخوردار است اما جایگاه و عملکرد ولی فقیه به عنوان یکی از ارکان مردم سالاری دینی دارای ابهام است (یافته).

    کلیدواژگان: مردم سالاری دینی، حکومت دینی، انقلاب اسلامی، ولی فقیه، شهید مطهری
  • محمد جمیری*، محمد کشاورز (بیضایی) صفحات 297-322

    جمهوری اسلامی ایران از ابتدای شکل گیری، با ناآرامی های خشونت آمیز متعددی، مواجه بوده است. در این میان ناآرامی های پاییز 1401 در ابعاد مختلف، از حیث فضا، چینش، گونه شناسی، حضور طبقات و دامنه آن و به طورکلی در ماهیت و در شکل، با ناآرامی های قبلی متفاوت بود. بر این اساس در پی پاسخ گویی به این پرسش هستیم که چه عواملی در وقوع ناآرامی-های 1401 موثر بوده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که ناآرامی های پاییز 1401ش، هر چند واجد صبغه ای فرهنگی و روانی بود؛ ولی نقش عوامل زمینه ای در حوزه های سیاسی، اقتصادی و جغرافیایی در تسریع بخشی به آن را نمی-توان نادیده گرفت. یافته های این جستار که با روشی توصیفی تحلیلی و استعانت ممکن از نظریه محرومیت نسبی سامان یافته است نشان می دهد که ناآرامی های خشونت آمیز بعد از انقلاب، از حیث گونه شناسی مشتمل بر یکی از اشکال سیاسی، اقتصادی و یا فرهنگی بوده است. اما در ناآرامی های خشونت آمیز 1401، آمیزه ای از عواملی با صبغه فرهنگی، سیاسی و روانی نظیر: مقایسه اجتماعی و انتظارات برآورده نشده، موضوعات مربوط به زنان، گسترش چشمگیر فعالیت های مجازی، در کنار عوامل زمینه ای، همچون عدم امکان برگزاری تجمعات مسالمت آمیز، گسل های نسلی، قومی و جنسیتی، آسیب پذیرشدن اقتصاد، رویه های ناسالم اداری، تنش های آبی دهه اخیر، ژئوپولتیک ناامن ایران و کمپین فشار حداکثری، زمینه را برای ظهور این ناآرامی ها فراهم ساخت.

    کلیدواژگان: جمهوری اسلامی ایران، گونه شناسی ناآرامی، محرومیت نسبی، ناآرامی های خشونت آمیز، ناآرامی های خشونت آمیز پاییز 1401
  • محمد جلیل فر*، محمدکاظم کاوه پیشقدم، حمیدرضا حقیقت صفحات 323-345

    در این پژوهش موضوع آزادی از نگاه دو اندیشمند شرق و غرب به نامهای آیت الله نائینی و کارل پوپر به شیوه توصیفی - کتابخانه ای مورد کنکاش قرار گرفته است. هدف پژوهش مقایسه دو نگاه متعالی توسط دو صاحب نظر مسائل سیاسی به اصل مبارک آزادی است که همواره بعنوان یکی از مهمترین مولفه های حکومت مشروع در کنار سایر لوازم حکمرانی خوب مانند اجرای عدالت، ممانعت از خشونت و تغییر مسالمت آمیز حاکمان، نشانه آشکاری از برقراری تعامل صحیح فرمانروایان با مردم بشمار می رود. مفروض ما نقد حاکمان توسط اندیشمندان مذکور، پیرامون موضوع آزادی بوده و مسئله اساسی، چگونگی نگاه نائینی و پوپر به مفهوم آزادی و اینکه آیا می توان بین استنباط آنها از آزادی، سازگاری برقرار کرد؟ نائینی، آزادی از اسارت و بندگی را در سلطنت تملیکیه و مشارکت مردم در امورات مملکت را تاکید و با ستایش از سلطنت ولایتیه، پیروان دین اسلام را به رهایی از ذلت اسارت و بندگی سلاطین ترغیب نموده است. پوپر نیز آزادی را مهمتر از برابری دانسته و معتقد است بدون آزادی، برابری ایجاد نشده و آزادی بدون قید نیز باعث ظلم قدرتمندان به ضعیفان می شود لذا مداخله گری سیاسی دولت را برای حفاظت از آزادی فردی و بهره کشی اقتصادی لازم دانسته و تعیین درجه آزادی مردم و حفظ و حراست از آزادی شهروندان را یکی از مهمترین وظایف دولت دموکراتیک می داند. این پژوهش عنصر آزادی بعنوان یکی از پایه های حاکمیت سیاسی را در آثار این اندیشمندان با ادبیاتی متفاوت ولی نگاهی نسبتا مشترک

    کلیدواژگان: مفهوم آزادی، حکومت، کارل پوپر، آیت الله نائینی، فرمانروایان
  • لیلا سنگی* صفحات 347-368
    استکبارستیزی و مشارکت آگاهانه جامعه دانشگاهی در آن، یکی از وجوه فعالیت های سیاسی در بستر دانشگاه-های کشور است. مشارکت جامعه دانشگاهی در امر سیاسی از دهه سی قرن پیش شروع شده و کماکان ادامه دارد. در عرصه های مختلف تاریخ معاصر ایران و در حوادث مهمی چون 16 آذر 1332 و 13 آبان 1357 شاهد نقش-آفرینی جامعه دانشگاهی در کنار سایر اقشار جامعه در ترسیم مسیر تحولات کشور بوده ایم. همانگونه که رهبر معظم انقلاب بیان نمودند سابقه استکبارستیزی دانشجویان ایرانی به روز 16 آذر سال 32 و مخالفت آنان با حضور نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا در دانشگاه تهران به دنبال کودتای آمریکایی 28 مرداد همان سال بر-می گردد. هدف از نگارش این مقاله شناسایی مصادیق استکبارستیزی در دانشگاه های ایران است و در این چارچوب درصدد پاسخگویی به این سئوال هستیم که استکبارستیزی در دانشگاه های ایران چگونه بروز و ظهور می یابد. روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای و کتب، پایان نامه ها و مقالات علمی - پژوهشی، استکبارستیزی در جامعه دانشگاهی در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. فرضیه اصلی این مقاله به این نکته می پردازد که استکبارستیزی در جامعه دانشگاهی ایران بیشتر نمادین بوده و به صورت حرکت های نمادین چون شرکت در راه پیمایی 13 آبان؛ روز ملی مبارزه با استکبار و آتش زدن پرچم و یا بیان شعارهایی در رد سیاست های استکبارگران خود را متجلی می نماید. استکبارستیزی در دانشگاه های ایران در قالب هایی چون فعالیت های علمی - پژوهشی، برگزاری نشست های علمی، برگزاری نشست های خبری و شرکت در راه پیمایی بازنمایی می شود.
    کلیدواژگان: استکبار، استکبارستیزی، دانشگاه، 13 آبان، 16 آذر
|
  • Seyed Hossein Eftekhar Afzali *, Ebrahim Kalantari Pages 7-30
    Taking advantage of the benefits and fruits of social capital in order to achieve the lofty goals of the political system occurs at the level of society if it is possible to know the effect of its facilitating norms and networks. Rule of law, as a matter that has always been a necessity of human social life, is one of the norms that play an important role in consolidating group structures and increasing social capital. For this purpose, the current research seeks to analyze and discover the network of main and central themes of "law orientation", through the theme analysis model, in the intellectual system of Hazrat Ayatollah Khamenei. In this research, while explaining the theme analysis method and using the theme network analysis technique, after studying, analyzing and rearranging the 950 data of the original text, finally, the number of 6 central and comprehensive themes of "law orientation" as a component of increasing social capital in the system The thinking of the Supreme Leader was described and analyzed. In the end, three strategies were proposed to strengthen social capital in this field. First: All members of society, especially agents and elites, must be fully committed to adhering to the law. Second: Legislature should seek revision and amendment of redundant, incomplete, contradictory and ambiguous laws with a serious determination. Third: Monitoring the correct and timely implementation of the law is another clear and unavoidable duty of the relevant centers, which can be very effective in improving trust and promoting social
    Keywords: Social Capital, Rule Of Law, Theme Analysis, Intellectual System Of Ayatollah Khamenei
  • Mehdi Iraqi, Ahmad Naghibzadeh *, Masoud Motallebi Pages 31-49
    In the recent decades and following the failure of theories regarding the government, by international institutions such as the Human Rights Commission and the World Bank, good governance as one of the dominant theories and models in the field of administration and management of modern societies has been put forward in the agenda of thinkers and development institutions, as well as Governments and global communities are placed. In this regard, this descriptive and analytical article has been written with the aim of explaining and understanding the cultural challenges of the elite sphere in the process of realizing good governance in the Islamic Republic of Iran. The present research hypothesis, in response to the cultural challenges of the elite field in the realization of good governance, emphasizes on cultural components such as negative individualism, secrecy and lack of transparency, differences and divisions. The findings show that there is a reciprocal relationship between the lack of good governance and cultural obstacles such as negative individualism, secrecy and lack of transparency, disagreement and division in the elite field. In addition, this article shows that the challenges and problems of good governance have been reproduced in the form of a vicious cycle over many years, and this vicious cycle has been the biggest obstacle to good governance in Iran. Political culture with concepts such as democratic discourse, reformability and political education, peaceful competition and moralism are among the cultural factors that can help to implement good governance in the Islamic Republic of Iran..
    Keywords: Intellectual Elites, Instrumental Elites, Good Governance, Cultural Barriers
  • Esmaeel Kalantari * Pages 51-81
    The analysis of the riots in the fall of 1401 in the Islamic Republic, which was designed by the enemies of the Islamic Revolution in the interpretation of the Supreme Leader of the revolution, can be done from different angles. The purpose of this research is to identify and explain different discourses to analyze these disturbances. For this purpose, the discourse analysis method of Lacla and Moff has been used as a qualitative research method. Data collection has been done using a semi-structured and in-depth interview with 19 professors of the Islamic Revolution who gathered in the meeting of the Scientific Association of the Islamic Revolution in Shiraz in February 1401, during 30 hours of interviews and about 400 pages of notes. After coding the interviews; The findings of the research show that the analysis of the riots of the fall of 1401 is included in four discourses that are complementary to each other: first, the "political-security discourse" around the nodal point of the "civilizational confrontation between Islam and the West"; Second, the "discourse of the governance system" around the nodal point of "governance malfunctions"; Third, "educational discourse" around the nodal point of "weakness of divine approach in formal and informal education system"; And fourth, "social discourse" revolves around the nodal point of "spreading the western lifestyle". Deep attention to these results by policy makers and governance decision makers can be helpful in reducing the damage of these disturbances and preventing similar disturbances to some extent.
    Keywords: Discourse Analysis, Islamic Republic Of Iran, Islamic Revolution, Riots Of The Fall Of 1401, Woman Life Freedom
  • Mohammedhussain Safari, Hamidreza Moniri *, Seyed Mohsen Mousavi Pages 83-101

    The issue of accurate understanding of the indicators and requirements of the Excellent Mosque: Elite Mosque" in modern Islamic civilization is necessary because it is considered as the first platform for self-improvement and socialization, as well as the first objective institution of Islamic civilization, and is emphasized by religious scholars, especially two leaders of the revolution. For this purpose, this article tries to identify the indicators and requirements of the " Excellent Mosque" in the process of realizing the new Islamic civilization from the perspective of two leaders of the Islamic Revolution. As a hypothesis and answer to the main question, it should be said that Ayatollah Khamenei's point of view is considered as a solution for the formation of the Excellent Mosque, with a detailed analysis of the civilizational basis of Imam Khomeini. The findings and results of the research based on the descriptive and analytical method indicate that the characteristics of the Excellent Mosque in the intellectual system of the Supreme Leader in the process of realizing the modern Islamic civilization and based on the civilizational basis of Imam Khomeini are: 1. The need to create spiritual and moral progress through the mosque.2. The necessity of creating a cognitional progress by the mosque with the following functions: A: School and place of education, B: Propaganda and awareness of public opinion, C: a base for contrasting cultural and religious invasion. 3. Necessity of creating jurisprudential progress by the mosque with the following social-political functions

    Keywords: Taraz Mosque, Imams Of The Islamic Revolution, New Islamic Civilization, Transcendental Education
  • Ruhollah Shakri Zavardehi *, Kevan Khojaste Mehr Pages 103-132

    The issue of guiding man and bringing him to happiness has been one of the goals of divine prophets; This is the basis of the call to monotheism, prophethood and the introduction of the next prophet in divine religions and Imamate in Islam, resurrection, their tidings and warnings to realize this goal and great ideal. He sent the perfect man to lead mankind to happiness and perfection and placed him as his guardian on earth and this path was current in all religions until he reached the religion of Islam and with the end of prophethood, the imamate continued the goal of the prophets for the happiness of man. and reason dictates that the successors of the divine ambassadors should be the people most similar to them, who were appointed as successors based on the Shia view, the twelve imams, and in the age of occult jurisprudence, based on reason and religious texts. In contrast to the opinion of the Sunnis, they believed in the theory of election, that they believed in the Shura for election. Mr. Shamsuddin is one of those who accepted this opinion and cited the verses of the Shura to prove it. Emphasis on the thoughts of Imam Khomeini (RA) has examined the implications of his evidence and the legal authority in the age of occultation using the opinions of Imam Khomeini (RA) has proved that he also rejected the Shura theory and at the same time did not ignore

    Keywords: Velayat Faqih, Shura, Islamic Government, Democracy, Shamsuddin, Imam Khomeini
  • Behrang Taheri, Mohammad Tohidfam *, Seyed Mostafa Abtahi Pages 133-158
    Social justice has been a long-standing demand in Iran's contemporary history, which entered Iran's political culture since the constitutional revolution and under the left discourse. During the second Pahlavi period, the desire for justice was strongly intertwined with political trends and found deep connections with the issue of political legitimacy. This led to the delegitimization of the established regime with a justice-seeking approach and the use of justice policy as a sociological source of legitimacy in the alternative system. In the following article, the mentioned historical process is analyzed with a sociological approach and descriptive and analytical method. The article aims to answer the question that how the distributive justice policy directed towards the poor, became one of the most important sources of legitimacy in the Islamic Republic of Iran. The findings of the research indicate that the aforementioned policy is not the exclusive creation of the Islamic Republic, but rather the product of a historical process that the majority of contemporary Iranian political forces have played a role in creating it. The Islamic Republic of Iran has had the opportunity to take advantage of this legitimizing source due to its wide base among the lower classes since its establishment.Analyzing the link between political legitimacy and social justice as a historical matter, from before to after the revolution, is the main goal of this research.
    Keywords: Political Legitimacy, Legitimation, Justice, Social Justice, Islamic Republic Of Iran
  • Sayed Javad Hosseini *, Alireza Mohammadi Pages 159-184

    Social resilience, which refers to the capacity and power of community members, social groups, and communities in facing and fighting with adversities and the possibility of overcoming hardships; It is connected with other social concepts and while being affected by them and has an effect on them. By asking the question, "What role did the reduction of social resilience have in the emergence of the unrest in the fall of 1401 in the Islamic Republic of Iran?", the present research has investigated the role of the reduction of social resilience in the formation and occurrence of the unrest in the fall of 1401 in the Islamic Republic of Iran. This research has collected relevant data using the documentary method and analyzed the collected data by adopting the case study method and in the framework of trend analysis. Therefore, the purpose of this research is to investigate the role of social resilience in the formation of social unrest in the fall of 1401 in the Islamic Republic of Iran; the negative effect of social resilience components; As social capital, political participation, public trust, the pressure of imposed political and economic sanctions, the qualitative level of social resilience has been considered. The lack of the mentioned components, on the one hand, has reduced the quality level of social resilience and has become the basis for the creation of some of the causes of social unrest in the fall of 1401 in the Islamic Republic.

    Keywords: Resilience, Social Resilience, Social Unrest, Iran
  • Hamidreza Mashhadi Abasi, Ahmad Bakhshayesh Ardestani *, Hossein Abolfazl Karizi Pages 185-207

    This research was carried out with the aim of identifying and determining the components of the professional ethics education model and providing a practical model for training the members of the Islamic Council, using a combined method (mixed method) of the exploratory type (qualitative-quantitative) and using From the opinions and viewpoints of 21 representatives of different periods of the Islamic Council and experts and specialists in the field of designing a professional ethics education model, through semi-structured interviews, we tried to discover and categorize 90 components of professional ethics. Representation of the Islamic Council in 10 dimensions using MaxQD software and finally, while surveying 165 representatives of the Islamic Council in the form of a questionnaire to confirm the components and dimensions obtained, a model for training These components were designed for parliamentarians. After designing the model, the validation of the model was done and the structural equation of the research was checked with pls software and the results showed that all the evaluation criteria of the measurement and structural model are at a very favorable level and therefore the model of professional ethics of parliamentarians are approved

    Keywords: Professional Ethics, MP, Islamic Council, Model Design, Validation
  • Sayed Ali Mohammad Musavi * Pages 209-228
    The fall of sedition last year (1401) caused many political and sociological analysts to raise the question that why and to what extent is the Islamic Republic of Iran willing to pay for women's hijab in society? In the meantime, some people, with a one-dimensional view, considered this issue to be merely ideological, and some others called it the government's policy to maintain its supporters. The aim of the current research is to investigate the main causes and factors of the importance and necessity of this matter in the system of the Islamic Republic. The main question is why the Islamic Republic system insists so much on observing a social obligation, despite numerous internal and external problems? This research investigates this issue with descriptive-analytical method and using library sources.The findings of the research show that the great importance of hijab among the imams of the revolution as the outliners of the general policies of the system, which is also based on considering the advantages and disadvantages of this matter in their eyes, is the most important reason for this. Sociologists and intellectuals of the society have also put forward reasons such as the cultural image and identity of clothing, disruption of the system and the priority of social rights over the individual regarding the necessity of clothing, which supports the view of the Imam and the leadership on the issue of women's clothing...
    Keywords: Islamic Republic, Covering, Women, Hijab, Materials
  • Mohammad Aghaei *, Abbas Keshavarz Shokri, Zahra Heydari Pages 229-254

    During the years 1332 to 1357, Mohammad Reza Pahlavi used the method of maintaining political stability through force and repression. Like his father, his regime eventually relied on oil revenues and the military; it was even more heavily dependent on the United States. The main purpose of this article is to study the power of repression and violence in the Pahlavi regime. The data collection method is a qualitative analysis of the type of documentary analysis and the tools of text and fish collection that have been performed using Visio software software. In this article, the violence of the Pahlavi regime is examined in three political, cultural, and social dimensions, and the tools of violence are examined in two categories: intelligence, security, and military. He himself resorted to repression and violence; he used all aspects of political, cultural, and social violence through the military and SAVAK and the Joint Anti-Sabotage Committee to carry out these programs for his own benefit; The second was the victory of the Islamic Revolution

    Keywords: Violence, Pahlavi Regime, Repression, Power, Mohammad Reza Shah
  • Abbasali Talebi *, Sayed Abolfazl Mousavizadeh, Saheb Ahmadi Pages 255-273
    The study of the effects and consequences of social revolutions is considered one of the controversial areas of the sociology of revolution. The unexpected occurrence of the Islamic Revolution has not only faced theorists and sociologists with an important shock, but by strengthening the research fronts, it has exposed the accuracy, validity, and capabilities of explaining and predicting previous theories to a great test. Using the descriptive-analytical method, this research the question of what effect did the occurrence of the Islamic revolution have on the theories of the revolution? the occurrence of the Islamic revolution in Iran not only led to the discovery of scientific inconsistencies and their credibility. It has revolutionized the theories and has created a remarkable change in them and the religious and cultural factors have strengthened this impact. The findings show that: the inability of the first three generations of theories to explain and why the Islamic Revolution occurred played a big role in the formation of the fourth generation of theories by Goldstone. Secondly, the Islamic revolution has had a great influence in adjusting and reforming Skocpol thoughts and criticizing modernist thought and postmodern revolution plan by Foucault. The Islamic Revolution not only affected the traditional theories of the revolution that were aimed at explaining the causes and factors and the evolution process of the revolutions, but also led to the formation of theories that had more generalization ability than the previous theories and attention to the components of Cultural, the influence of mass mobilization.
    Keywords: Islamic Revolution, Theories, Cultural Factors, Ideology
  • Masoud Kaviani, Ali Shirkhani *, Maqsood Ranjbar Pages 275-295

    Religious democracy is one of the most important concerns of today's cultured society. This theory was first proposed in the political literature of Iran during the Constitutional Revolution, and after the Islamic Revolution, it was established as a response to the question of the legitimacy of this system (background). However, this theory has always been disputed; while some, insisting on the components of liberal democracy, consider it to be lacking in democratic standards, others consider it to be the best model of democracy due to factors such as participation, people's satisfaction, and division of powers (problem). Martyr Muṭahharī is one of the modernist thinkers who has theorized about religious democracy. Given that he is considered the most important theoretician of the Revolution, it is appropriate to examine the theory of this thinker. The present article aims to critically analyse this theory with the critical analytical method based on Skinner's authorial intentionalism hermeneutics (method), and it specifically seeks to identify the principles on which this theory is based and analyse it critically (question). This theory considers democracy as a method and by emphasizing the possibility of religious democracy, it assigns a supervisory role to the Guardian Jurist (hypothesis). The findings indicate that according to the theory of Martyr Muṭahharī, the issues of freedom and the role of the people in the government are of great importance. However, the position and function of the Guardian Jurist as one of the pillars of religious democracy remains ambiguous (findings).

    Keywords: Religious Democracy, Religious Government, Islamic Revolution, Guardian Jurist, Martyr Muṭahharī
  • Mohammad Jamiri *, Mohammad Keshavarz Beyzaei Pages 297-322

    The Islamic Republic of Iran got indulged in so many riots and turbulences from the time of its establishment. Among others, the riots and turbulences of the autumns 1401 was somehow different from the previous ones in the aspects such as its atmosphere, arrangement, typology, participation of social classes, its domain and more generally in its essence and form. Based on this fact, we want to answer this question: What are the effective factors in outbreak of those riots and turbulences of autumn 1401? In answering this question, this hypothesis is mentioned, thought this one has cultural and psychological backgrounds, but the contextual factors had their roles in the areas such as politic, economic and geography and accelerated that process. The findings of this have been arranged by a descriptive-analytic method and relative deprivation theory and indicate that the riots and turbulences after Islamic Revolution include one of political, economic and cultural forms in its typological aspects. But, the turbulences and riots of autumn 1401 the mixture of cultural, political and psychological factors such as social analogy and unrealized expectancy, issues of women, considerable deployment of virtual actuality as well as the other factors such as impossibility of holding a peaceful gathering, the differences between generations, races and genders, vulnerability of the economics, the erroneous official process, the recent marine tensions, unsecured geopolitics of Iran and the campaign of maximum pressure paved the way for appearance of those turbulences and riots

    Keywords: Islamic Republic Of Iran, Typology Of Riots, Relative Deprivation, Turbulences, Turbulences Of Autumn
  • Mohammad Jalilfar *, Mohammadkazem Kaveh Pishghadam, Hamidreza Haghighat Pages 323-345

    A Comparative Analysis of the Concept of Freedom from Ayatollah Naini and Karl Popper’s PerspectivesMohammad Kazem Kaveh Pishghadam, Hamid Reza Haghighat, Mohammad JalilfarIntroductionFreedom has always faced significant constraints, particularly under the rule of despotic rulers. These authoritarian leaders sought to impose slavery and servitude upon the people of their time through looting, oppression, and violations in pursuit of their self-centered goals and the interests of their supporters. Among the Shiite scholars of his era, Ayatollah Naini emerged as a champion of resistance against the despotism and oppression of unworthy rulers. In his famous treatise, "Tanbih al-Ummah wa Tanzih al-Millah," he urges Muslims to stand against and not submit to autocratic rulers based on the recommendations of God in the Quran and the sayings of the infallible.Naini considers ownership-oriented sovereignty as the usurpation of human rights, emphasizing the transformation of this sovereignty into guardianship and freedom from the tyranny of oppressive rulers. He contends that all conflicts and struggles between prophets and saints of the past against tyrants were aimed at achieving freedom from invaders, which remains the greatest divine blessing. Naini emphasizes that the reality of overcoming oppressive rule lies in the nation's victory in attaining this divine gift: freedom.

    Keywords: The Concept Of Freedom, Government, Karl Popper, Ayatollah Naini, Rulers
  • Leila Sangi * Pages 347-368
    Anti-arrogance and the conscious participation of the academic community in it is one of the aspects of political activities in the country's universities. The participation of the academic community in political matters started in 1332 and is still going on. In various fields of Iran's contemporary history and in important events of the country, we have witnessed the role of the academic community alongside other sections of the society. In the course of the Islamic Revolution, we have seen the university community, especially the students, accompany the ideals of the Islamic Revolution and then their epic and proud presence during the eight years of Holy Defense. The purpose of writing this article is to identify examples of anti-arrogance in Iranian universities. In this framework, we are trying to answer the question of how anti-arrogance emerges in Iranian universities. The research method is descriptive-analytical. Using library resources and books, theses and scientific and research articles, anti-arrogance in the academic community has been investigated in the period after the victory of the Islamic Revolution. The main hypothesis of this article is that anti-arrogance in Iranian academic society is more symbolic and it shows itself in the form of symbolic movements such as participating in a march and burning the flag or saying slogans against the policies of the arrogant. Anti-arrogance in Iranian universities is represented in forms such as scientific and research activities, holding scientific meetings, holding news meetings and participating in marches.
    Keywords: Arrogance, Anti-Arrogance, University, 13 Aban (4 November), 16 Azar( 7 December)